سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بجد شریف
   مشخصات مدیر وبلاگ
 
  محمد فاروق فاروقی بجد[13]
 

چنانکه مشهوراست و در نقلهای سینه به سینه آمده‌است بْرزو یکی از نوادگان انوشیروان، قرنها قبل از ظهور و بروز اسلام، کاریز(قنات) بجد را جاری ساخت و بنای این دیار کهن را که در آغاز به نام خود او بْرزو نامیده می شد؛ پی نهاد. در طول قرون و اعصار متمادی و سالیان درازی که بر این دیار تاریخی گذشت؛ همزمان با تحوّل و تطوّر زبان و فرهنگ مردم این سرزمین نام آن نیز، دچار تطوّر شده و نهایتاً به شکل امروزی خود (بجد) درآمد. نگاهی به اسناد مکتوب و مدارک تاریخی موجود بیانگر اینستکه حداقل از هشتصد سال پیش تا کنون در نام بجد تغییری رخ نداده است. هرچند در برهه هایی از زمان بعلّت کثرت وجود علمای برجسته و تراز اول و اولیاء الهی و استقامت سرسختانه و مردانه اهالی آن در ورای باروهای بلند قلعه ایمان و علم در برابر حکّام جور که با سوءاستفاده از قدرت، قصد واداشتن آنها به دست‌کشیدن از باورها و مرامشان داشتند؛ به برج اولیاءالله اشتهارداشته است. مشهور است که همزمان با فتح خراسان در زمان خلافت سومین جانشین پیامبربزرگ اسلام jحضرت عثمان ذی‌النورین(رض) مردم بجد با آغوش باز اسلام را پذیرفتند و از این رو سه تن از یاران پیامبراکرم j که مدفن آنها در بجد قرار دارد؛ در بجد مستقر شدند و بجد را بعنوان مرکز فعالیتهای تبلیغی خود برگزیدند

    آمارو اطلاعات

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 8
کل بازدید : 137048
کل یادداشتها ها : 126

نوشته شده در تاریخ 86/8/5 ساعت 6:6 ع توسط محمد فاروق فاروقی بجد


استقامت مثال‌زدنی مردم بجد بر باورهای مذهبی خود که به‌فضل‌ الهی و وجود علمای ربانی و عرفا و اولیاء بزرگوار در بجد که به منزله کوهها و میخهای استوار، تکیه‌گاه و پناهگاه اهالی بجد بوده‌ و هستند، به ناکامی حکام جور در واداشتن اهالی بجد به تغییر باورها و مذهبشان، منجرشد و موجب برانگیخته شدن خشم آنها نسبت به اهالی بجد، خصوصاً نسبت به علما و عرفای گرامی که آنها را موانع اصلی در راه رسیدن به امیال خود میدیدند؛ گردید. از اینرو در حرکاتی از سر خشم و درماندگی در سالیان متمادی اقدام به شکنجه، اسارت و کشتن جمع کثیری از مردم و علمای بجد، مصادره، غصب و تصرف اراضی و اموال و تعرض به نوامیس و مقدسات آنها نمودند.

از ستمهای بسیار و مستمری که طی سالیان متمادی مردم بجد در اینراه متحمل شدند، به موارد معدود و مشهور ذیل اشاره و بسنده میکنیم:

- عمال و ضابطین حکام جور، علما، متنفذین اجتماعی و سران اقوام بجد را به قصد شکنجه و آزار جسمی و روحی، در روزهای ماه مبارک رمضان  در حالیکه روزه‌دار بودند و همچنین در دیگر ایام سال، در شرایط نامساعد محیطی، به کوههای مرتفع باغ‌ران برده و به بیگاری و حمل و جابجایی بیهوده تخته‌سنگهای سنگین در ارتفاعات وامیداشتند، که به معیوب شدن و شهادت بسیاری از آنها منجر می‌شد.

- عمال و ضابطین حکام جور، به بهانه‌های واهی به ضرب وشتم، هتک حرمت، تعرض به نوامیس و اهانت به اهالی بجد می‌پرداختند.

- عمال و ضابطین حکام جور، به منظور مستأصل کردن و به تسلیم کشاندن مردم بجد، مدار گردش آب قنات بجد را طی دو مرحله، از 8 شبانروز به 10شبانروز و سپس به 12شبانروز افزایش دادند، و 4شبانروز مزبور و همچنین بخش اعظم  بهترین باغات مرغوب بجد را غصب و به نفع خود مصادره نمودند. مشهور است که متدینین در این چهار شبانروز آب، که به آبهای سرکاری معروف است از آب قنات برای خورد و نوش، یا وضو و... استفاده نمی‌کردند؛ چون آن را غصب‌شده و حرام میدانستند.

- عمال و ضابطین حکام جور، با  سپردن گوسفند یا حیوانات دیگر به بعضی از اهالی بجد و تعیین شرایط غیر قابل تحقق بر نگهداری آنها و مقررکردن جریمه‌های سنگین بر عدم تحقق هریک از شرایط، اقدام به اخذ و تصرف عدوانی اموال و املاک اهالی بجد مینمودند. مثلاً مشهور است که تعدادی گوسفند را به یکی از اهالی می‌سپردند و مقرر میکردند که: سال دیگر که سراغ تو بیاییم این گوسفندها نباید مرده، یا لاغر، یا چاق ویا...‌شده‌باشند!! درغیر اینصورت،  باید چه مقدار جریمه بپردازی!! و چنانچه بندرت تعداد معدودی از افراد موفق به تحقق شرایط مقرره میشدند، از آنها تقاضای مقادیر بسیار زیادی پشم، کشک، روغن و غیره میکردند!!. 

- بنا بر شهادت جمع کثیری از افراد سالخورده که هنوز تعدادی از آنها در قید حیاتند؛ قنات شوکت‌آباد کنونی را آخوند ملا عبدالرحیم(رح)، یکی از بزرگان بجد، پس از ماهها کار طاقت فرسا و صرف هزینه بسیار، حفر و به آب رساندند؛ شوکت‌الملک حاکم وقت منطقه با اطلاع یافتن از قضیه، طی پیغامی خواهان شراکت در این قنات شد که با امتناع آخوند ملا عبدالرحیم(رح) از شرکت دادن وی، نیروهای خود را به ممانعت از ادامه کار آخوند ملا عبدالرحیم(رح) و کارگران ایشان در حفر مجرای قنات مزبور امرکرد، و به غصب آن مبادرت نمود.

- مشهور است یکی از خوانین که در بجد باغی داشت؛ باغچه متعلق به یکی از بجدیها که در مجاورت باغ او قرارداشت، توجهش را جلب کرد؛ برای صاحب آن پیغام فرستاد که مایل به خرید باغچه اوست؛ با امتناع صاحب باغچه از فروش باغچه‌اش، خان مزبور افراد خود را امر کرد که شبانه دیوار حایل میان باغ و باغچه مزبور را برداشته و آثار آن را محو نمایند و به این طریق باغچه همسایه بجدی خود را غصب نمود.

- مشهور است یکی از ضابطین حکام جور بنام عسکری، سوگند یاد کرد که قنات بجد را بخشکاند و در مجرای آن اجاق بسازد و با چوب درختان خشکیده از بی آبی  مزرعه بجد، آتش روشن‌کند، که الحمدلله پیش از رسیدن به نیت سوء خود بطور عبرت‌انگیزی به‌هلاکت‌رسید.

و...

و لاتحسبن الله غافلاً عما یعمل‌الظلمون إنما یوءخرهم لیوم تشخص فیه الأبصار.(قرآن کریم)

وسیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون.(قرآن کریم)



نذر...   





طراحی پوسته توسط تیم پارسی بلاگ