چنانکه مشهوراست و در نقلهای سینه به سینه آمدهاست بْرزو یکی از نوادگان انوشیروان، قرنها قبل از ظهور و بروز اسلام، کاریز(قنات) بجد را جاری ساخت و بنای این دیار کهن را که در آغاز به نام خود او بْرزو نامیده می شد؛ پی نهاد. در طول قرون و اعصار متمادی و سالیان درازی که بر این دیار تاریخی گذشت؛ همزمان با تحوّل و تطوّر زبان و فرهنگ مردم این سرزمین نام آن نیز، دچار تطوّر شده و نهایتاً به شکل امروزی خود (بجد) درآمد. نگاهی به اسناد مکتوب و مدارک تاریخی موجود بیانگر اینستکه حداقل از هشتصد سال پیش تا کنون در نام بجد تغییری رخ نداده است. هرچند در برهه هایی از زمان بعلّت کثرت وجود علمای برجسته و تراز اول و اولیاء الهی و استقامت سرسختانه و مردانه اهالی آن در ورای باروهای بلند قلعه ایمان و علم در برابر حکّام جور که با سوءاستفاده از قدرت، قصد واداشتن آنها به دستکشیدن از باورها و مرامشان داشتند؛ به برج اولیاءالله اشتهارداشته است. مشهور است که همزمان با فتح خراسان در زمان خلافت سومین جانشین پیامبربزرگ اسلام jحضرت عثمان ذیالنورین(رض) مردم بجد با آغوش باز اسلام را پذیرفتند و از این رو سه تن از یاران پیامبراکرم j که مدفن آنها در بجد قرار دارد؛ در بجد مستقر شدند و بجد را بعنوان مرکز فعالیتهای تبلیغی خود برگزیدند
بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 10
کل بازدید : 138132
کل یادداشتها ها : 126
v خلق و خوی پیامبر j و أسوه بودن ایشان:
در آغاز سورة قلم به خلق و خوی پیامبر j اشاره شدهاست: ن * والقلم و ما یسطرون * ما أنت بنعمة ربک بمجنون * و إن لک لأجراً غیر ممنون * و إنّک لعلی خلقٍ عظیمٍ. (قلم/4-1)خدای متعال سخن را با سوگند مؤکد کردهاست و خلق و خوی پیامبرش را با صفت عظیم و صف کردهاست. چه تعریف و توصیفی از کلام خدا رساتر است؟ فقط باید اندیشید، سیرة رسول خدا j را مطالعه کرد واز آن درس گرفت، و آن را سرمشق یا الگو قرار داد. چون أسوه بودن ایشان بدینسان مطرح شدهاست: لقد کان لکم فی رسولالله أسوةٌ حسنةٌ لمن کان یرجواالله والیوم الآخر و ذکرالله کثیراً. (احزاب/21)
پیامبر اکرم j در اخلاق و رفتار دینی و دنیایی سرمشق کسانی است که به خدا و روز قیامت امیدوارند و خدا را بسیار یاد میکنند.
دربارة نرمخویی و گذشت پیامبر j که آن هم رحمتی از جانب خدا بر ایشان است میخوانیم: فبما رحمةٍ من الله لنت لهم و لو کنت فظّاً غلیظ القلب لانفضّوا من حولک فاعف عنهم واستغفر لهم و شاورهم فی الأمر، فإذا عزمت فتوکل علی الله إن الله یحب المتوکلین.(آلعمران/159)
اگر امت اسلامی بر اساس این رهنمود عمل کنند هیچ کدورت و اختلافی بینشان نخواهدماند، وقتی نرمخویی کنند و از بداخلاقی و تندخویی بپرهیزند، و از خطاهای یکدیگر درگذرند، و برای دیگران طلب آمرزش کنند، و در امور با دیگران مشورت کنند و توکل بر خدا داشتهباشند، رحمت خدا شامل حالشان خواهدشد و دوستی و مهر و محبت همه را فرا خواهدگرفت. علاوه بر این باید دانست که دوستان پیامبر j و دشمنانشان چه کسانی بودند، و برخورد پیامبر j با هر گروهی چگونه بود، و آیات قرآن در این زمینهها چه میگوید؟
هرکس به دین خدا ایمان بیاورد و دستورها را اجرا کند دوست است، و آن کس که ایمان نداشتهباشد و در صدد آزار رسول j و از بین بردن دین باشد دشمن است. پیامبر j دستور دارد که مؤمنان را زیر چتر رحمت خویش قراردهد: واخفض جناحک لمن اتّبعک من المؤمنین.(شعرا/215) و درمورد دشمنان که کافران و منافقانند میفرماید: یاأیها النّبی جاهدالکفّار والمنافقین واغلظ علیهم و مأوئهم جهنّم و بئس المصیر. (توبه/73) پیامبر j مأمور مبارزه و سختگیری بر کافران و منافقان است، و از همین دنیا، جایشان مشخص شده که در جهنم است. اما در مورد پیامبر j و مؤمنانی که همراهش در راه خدا با مال و جان جهاد میکنند وعدة نیکی و رستگاری میدهد: لکن الرسول والذین ءامنوا معه جاهدوا بأموالهم و أنفسهم، و أولئک لهم الخیرت و أولئک هم المفلحون * أعدالله لهم جناتٍ تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها، ذلک الفوز العظیم. (توبه/88 و89 )
در مورد نخستین ایمان آورندگان به پیامبر j- که شامل مهاجرین و انصار میشود- رضایت خدا از آنها اعلام میشود و بهشت و کامیابی به آنان وعده دادهمیشود، یا بهتر است بگویم بهشت برایشان آماده شدهاست؛ والسابقون الأولون من المهاجرین والأنصار والذین اتّبعوهم بإحسانٍ رضی الله عنهم و رضوا عنه و أعد لهم جناتٍ تجری تحتها الأنهار خالدین فیها أبداً ذلک الفوز العظیم. (توبه/100)
پاداش کسانی که از دین خدا و رسولش حمایت کنند چنین است، آنها بودند که بدون ترس و فشار، آزادانه و هوشیارانه ایمان آورند، اگر آنها در ایمان پیشقدم نمیشدند و دین را نمیپذیرفتند، که بود که دین و پیام رسول j را به ما برساند؟ اما وظیفة کسانی که بعد از آنها آمدهاند این است که در حقشان دعا کنند و بگویند: ربنا اغفر لنا و لإخواننا الذین سبقونا بالإیمان و لا تجعل فی قلوبنا غلّاً للذین ءامنوا ربّنا إنّک رؤوفّ رحیمّ. (حشر/10) پروردگارا؛ بیامرز ما را و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتند، و در دل ما هیچ دشمنیای نسبت به مؤمنان قرار مده، پروردگارا، تو مهربان و بخشندهای.
این خود یکپارچگی امت اسلامی را از ظهور تا ابد میرساند، آنها برادران ما بودند برادرانی که در گرایش به اسلام و قبول دین بر ما پیشی جستند، خدا همهشان را بیامرزد، خدا رضایت خود را از آنها اعلام کردهاست، نارضایتی ما سودی ندارد، جز اینکه مخالفت خود را با خواست خدا آشکار کردهایم. سعدی می گوید:
چو راضی شد از بنده یزدان پاک |
گر اینها نگـردند راضـی چه باک |
v محمد j پیامبر رحمت است:
و ما أرسلنک إلا رحمةً للعالمین. (انبیاء/107)تو را نفرستادیم مگر رحمتی برای جهانیان. هرکس از جهانیان که از او پیروی کند مشمول این رحمت خواهدشد، مأموریت پیامبر j جهانی و فراگیر است و پیامبر j به تمام بشریت مبعوث شدهاست: و ما أرسلنک إلا کافّةً للنّاس بشیرا و نذیرا. (سبا/28) که تأیید و تفسیر آیة قبلی است. در خصوص رحمت بودن پیامبر j باید به این نکته توجه داشت که تا زمانی که پیامبر j در میان مردم بود عذابی بر آنها نازل نشد، و اگر طبق راهنماییهای آنحضرت طلب آمرزش کنند عذابی بر آنها فرود نخواهدآمد: و ما کان الله لیعذّبهم و أنت فیهم، و ما کان الله معذّبهم و هم یستغفرون. (انفال/33)
v پیامبر عدل و انصاف:
و أمرت لأعدل بینکم ... (شوری/15) مأمور شدهام که بین شما به عدالت رفتار کنم. بنابراین آیه، همة افرادی که خود را پیرو دین پیامبر j میدانند مأمورند که بر سیرة رسول خدا j رفتار کنند، نسبت به هم عادلانه رفتار کنند، به همه حقوق اجتماعی یکسان بدهند، بعضیها عزیزتر و حقدارتر از دیگران نباشند، وقتی دین مؤمنان را بهعنوان برادران معرفی کرد و حکم برادری بین مسلمانان صادر کرد، همة برادران از لحاظ ارث یکسانند، همه به اندازة هم ارث میبرند یا از حقوق یکسان بهرهمندند. اگر بین برادران عادلانه رفتار نشود قطعا تضادهای جبرانناپذیری پدید خواهدآمد.
دربارة عدل این آیه را بسیار شنیدهایم: إن الله یأمر بالعدل والإحسان و إیتاء ذیالقربی و ینهی عن الفحشاء والمنکر والبغی یعظکم لعلّکم تذکّرون. (نحل/90)که هر مؤمنی را موظف میکند در حیطة وظیفه و کارش به عدالت و نیکی و پرهیز از بدیها بکوشد، و عدالت را مقدم بر همة امور اجتماعی بداند.
v دوست داشتن پیامبر j:
همة مسلمانان میگویند ما پیامبر j را دوست داریم و چنین هم باید باشد، اما به چه صورت و به چه کیفیت؟ دوستی عملی پسندیدهاست، نه دوستی زبانی،«به عمل کار برآید به سخندانی نیست.»، اکنون وقت آن است که با مطالعه در سیرة رسول خدا j و اخلاق و رفتار و کردار ایشان، به پیروی عملی از آن أسوة حسنه بپردازیم و دوستی خود را عملاً ثابت کنیم تا کارمان مطابق این آیة قرآن باشد: قل إن کنتم تحبون الله فاتّبعونی یحببکم الله ... (آلعمران/31). دوستی خدا در پیروی از رسول خدا j است. و دوستی هم دوجانبهاست. ادعا میکنیم که خدا را دوست داریم، صحت ادعای ما عمل ماست. و نتیجة آن، ایناست که خدا هم مارا دوست داشتهباشد. یحبهم و یحبونه، خدا ایشان را دوست دارد و ایشان خدا را دوست دارند، چه معاملهای از این بهتر!؟
در نظر مسلمانان راستین، خدا و رسول j از جانشان عزیزتر است: النّبی أولی بالمؤمنین من أنفسهم و أزواجه أمهاتهم ... (احزاب/6) و در بخش دوم آیه، همسران رسول j را در حکم مادران مؤمنان آورد، اگر آنها در حکم مادرانند پیغمبر j در حکم پدر این امت است و احترام و دوستیشان لازم، بسیار بودند از مؤمنانی که همزمان پیامبر j بودند، و در راه محافظت از جان پیغمبر j خود را به خطر میافکندند و در برابر تیغ و تیر دشمنان سپر پیامبر j میشدند. اما اکنون که پیامبر j در میان ما نیست محافظت از دین پیامبر j وظیفة تکتک ماست.
.